این کاهش ناگهانی وسؤالبرانگیز، موجی ازتحلیلهاونگرانیها رابه همراه داشته است. آیا این افت کمی، نشان از سختگیریهای قابل تحسین هیأت انتخاب و تمرکز بر کیفیتی ممتاز بوده است؟ یا آنکه زنگ خطری جدی برای صنعتی است که در سالهای اخیر، با موفقیتهای داخلی و بینالمللی، خود را بهعنوان یک مدعی جدی در سینمای ایران مطرح کرده بود؟ آیا بضاعت سینمای انیمیشن ایران در سالی که گذشت، به همین یک اثر محدود شده است؟
برای یافتن پاسخ، سراغ عماد رحمانی، کارگردان تنها انیمیشن بلند حاضر در بخش ملی جشنواره رفتیم. او ضمن تأیید اینکه آثار دیگری نیز برای حضور در جشنواره ارائهشده اما مورد پذیرش هیأت انتخاب قرار نگرفتهاند، معتقد است که ریشه اصلی این کاهش را باید در ماهیت و چالشهای بنیادین صنعت انیمیشن جستوجو کرد. رحمانی توضیح میدهد: «واقعیت این است که صنعت انیمیشن تفاوتهای ماهوی با سینمای رئال دارد. فرآیند تولید یک انیمیشن بهشدت سختتر، پیچیدهتر و طولانیتر است. اگر یک فیلم سینمایی رئال طی سه تا پنج ماه فیلمبرداری و وارد مرحله پستولید میشود، رسیدن به نسخه نهایی یک انیمیشن سینمایی باکیفیت، به زمانی بهمراتب بیشتر، گاه چندین سال نیاز دارد. بنابراین، خروجیهای این صنعت بهطور طبیعی کمتر است و نمیتوان انتظار داشت هر سال شاهد تولید انبوه آثاربلند باشیم.» این کارگردان همچنین به چالشهای اقتصادی سال گذشته بهعنوان یکی دیگر از عوامل کلیدی اشاره میکند:«متأسفانه درسال گذشته، فضای اقتصادی برای سرمایهگذاری در فعالیتهای فرهنگی، بهخصوص پروژههای پرهزینه و زمانبری مانند انیمیشن محدودتر شد. این موضوع باعث شد برخی تیمهای تولیدی نتوانند تمرکز خود را حفظ کنند یا پروژههای جدیدی را کلید بزنند. این عوامل در کاهش تولیدات بیتأثیر نبوده است.»
اما تمام ماجرا به فرآیند تولید و سرمایهگذاری ختم نمیشود. تغییرات در قوانین جشنواره و استراتژی اکران نیز نقشی کلیدی در این غیبت ایفا کردهاند. دو انیمیشن مهم دیگر که پتانسیل حضور در جشنواره را داشتند، یعنی «یوز» و «پسر دلفینی ۲»، بهدلیل برنامهریزی مشخص برای اکران عمومی در آینده نزدیک، از حضور در ویترین جشنواره بازماندند تا نخستین نمایش خود را مستقیما برای مخاطب عام حفظ کنند. این در حالی است که سال گذشته، جشنواره با یک تغییر دیرهنگام در قوانین، به آثاری که پیشتر اکران شده بودند نیز اجازه حضور داد تا به اصطلاح تنور رقابت گرمتر شود. این رویکرد که نوعی انعطاف برای پربارتر کردن بخش مسابقه بود، امسال با پایبندی سختگیرانهتر به قانون «اولین نمایش»، تکرار نشد و به خلوتتر شدن این بخش انجامید.با وجود این کاهش کمی، عماد رحمانی نگاهی خوشبینانه به آینده دارد. او معتقد است این افت، لزوما نشانه بحران نیست: «خوشبختانه سینمای انیمیشن ایران در مسیر بسیار خوبی قرار دارد. آثار شاخصی که در سالهای اخیر تولید و اکران شدهاند، هم در بازار داخلی و هم در بازارهای خارجی موفق بودهاند و توانستهاند رضایت مخاطب کودک و نوجوان را جلب کنند. تمرکز بر تولید آثار کمتر اما باکیفیتتر، مشخصا میتواند سطح استانداردها را بالاتر ببرد و به برندسازی انیمیشن ایران در سطح جهانی کمک کند.» با این حال، او در پایان بر نکتهای ظریف و مهم تأکید میکند که نباید از اهمیت «کمیت» غافل شد: «کمیت هم در تأثیرگذاری فرهنگی نقش دارد. ما با طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان با سلایق گوناگون روبهرو هستیم که برای پربار کردن سبد فرهنگی این مخاطبان، به آثاری متنوع با داستانها و سبکهای مختلف نیاز داریم. تولید یک یا دو انیمیشن، حتی اگر باکیفیت باشند، کافی نیست. بنابراین، باید ضمن حفظ و ارتقای کیفیت، حجم تولیدات را در سطحی معقول نگه داریم تا نیازهای همه مخاطبان تأمین شود.» به نظر میرسد سینمای انیمیشن ایران اکنون بر سر یک دوراهی قرار گرفته است: تمرکز بر تولید محدود آثار فاخر و صادراتی که بتوانند در جشنوارههای جهانی بدرخشند یا تلاش برای افزایش حجم تولیدات به منظور تأمین نیاز بازار داخلی و پاسخ به سلایق متنوع نسل جدید.